سید مسعود موسوی، والیبالیست ۳۷ ساله کرمانشاهی، با بیش از هفده سال تجربه بازی در لیگهای ایران و یک فصل حضور بهعنوان لژیونر در لیگ برتر آذربایجان، یکی از شناختهشدهترین چهرههای والیبال غرب کشور به شمار میرود. که حضور او در کرمانشاه به دعوت مسوولان تیم والیبال ماد ایرانیان که خود را برای لیگ دسته اول کشور آماده می کند فرصتی در اختیار ما داد که در یک گفتوگوی طولانی با سردبیر جام ورزش ، از نخستین جرقه علاقهاش به والیبال، سالهای سخت تمرین، افتخارات و خاطرات تلخ و شیرینش و بازگشت او به کرمانشاه برای کمک به والیبال زادگاهش سخن گفت و در عین حال با صراحت از مشکلات والیبال کرمانشاه و نیاز حیاتی آن به حمایت بلندمدت سخن راند

* با تشکر از اینکه دعوت مار را پذیرفتید ، لطفاً خودتان را برای مخاطبان معرفی کنید و بفرمایید از چه سنی وارد والیبال شدید؟
– من سید مسعود موسوی هستم، ۳۷ سال دارم. از ۱۲ سالگی وارد دنیای والیبال شدم. نقطه شروع من سالن شهید هادیان کرمانشاه بود، جایی که زیر نظر مربیان خوب و دلسوزی مثل آقای مسعود کامرانمنش و منوچهر کامرانمنش آموزش دیدم. یادم هست آن سالها والیبال هنوز مثل امروز در کرمانشاه شناختهشده نبود و برای بچهای که تازه وارد سالن میشد، همهچیز تازگی داشت. از همان ابتدا به پاسوری علاقهمند شدم و کمکم مسیرم را پیدا کردم. در طول ۱۷ سال، در لیگهای مختلف ایران بازی کردهام؛ از دسته یک و دو تا لیگ برتر. حتی سه سال پیش بهعنوان لژیونر در لیگ آذربایجان هم تجربه داشتم؛ تجربهای متفاوت که خیلی به پختگی و دید حرفهای من کمک کرد.
* چه کسی یا چه چیزی انگیزه اصلی شما برای ورود به والیبال بود؟
– جالب است بدانید اولین جرقه والیبال برایم در یک مسابقه دانشآموزی رقم خورد. آن زمان من پاسور سوم تیم مدرسه بودم، کسی که احتمالاً هیچکس رویش حسابی باز نمیکرد. اما آقای علی امیدی، یکی از مربیان دلسوز، به من اعتماد کرد و گفت: «تو تا روز آخر در تیم میمانی.» همین جمله ساده برایم دنیایی ارزش داشت. احساس کردم دیده شدهام. چند ماه بعد در مسابقات جوانان، از پاسور سوم به پاسور اول تبدیل شدم و این اتفاق انگیزه بزرگی شد تا با جدیت بیشتری تمرین کنم. آن لحظهای که فهمیدم تلاش میتواند مرا از حاشیه به متن بیاورد، هیچوقت از یادم نمیرود.
*خانواده و محیط اطراف چه نقشی در مسیر ورزشی شما داشتند؟
– خانواده من ستون اصلی موفقیتهایم بودهاند. سه برادر بزرگتر دارم؛ یکی بوکسور بود، یکی فوتبالیست و دیگری کاراتهکار. همین محیط ورزشی در خانه باعث شد که ناخودآگاه به ورزش علاقهمند شوم. البته در ابتدا به کشتی هم فکر میکردم، اما مربیان به خاطر قد بلندی که داشتم، گفتند بهتر است سراغ رشتهای مثل والیبال بروم. در مدرسه هم همیشه بازیهای توپی برایم جذاب بود. وقتی وارد والیبال شدم، دیدم که هم از لحاظ فیزیکی و هم روحی به آن علاقه دارم. حمایت خانواده و تشویقهایشان همیشه پشتوانه من بوده است؛ چه زمانی که تمرینها سخت بود و چه وقتی که از شکستها ناامید میشدم.
* چه افتخاراتی تاکنون کسب کردهاید؟
– راستش تعداد افتخارات زیاد است و شاید همه را دقیق به یاد نداشته باشم. از رده نوجوانان و جوانان، بارها روی سکوهای کشوری ایستادهایم؛ از مقام اول تا سوم. در سطح باشگاهی هم بارها قهرمانی و نایبقهرمانی را تجربه کردهام. اما برای من مهمتر از مدالها، تجربه حضور در رقابتهای مختلف، آشنایی با مربیان بزرگ و کسب روحیه جنگندگی بود. حضور بهعنوان لژیونر در آذربایجان هم تجربه خاصی بود که دید من را نسبت به والیبال حرفهای بازتر کرد.

* سختترین یا بهیادماندنیترین مسابقهای که داشتید کدام بود؟
– مسابقهای که هرگز از ذهنم پاک نمیشود، فینال لیگ دسته یک در سالن حجاب تهران است. بازی آنقدر حساس بود که هر پوئن سرنوشتساز میشد. ست چهارم با امتیاز ۲۴-۲۴ به اوج رسید. سالن پر از هیجان بود و همه چشمها به زمین دوخته شده بود. ما آن مسابقه را با سختی زیاد بردیم و به لیگ برتر صعود کردیم. حس آن لحظه، یعنی صعود به سطح بالاتر بعد از آنهمه تلاش، یکی از شیرینترین لحظات زندگی ورزشیام است.
* ویژگیای که باعث تمایز شما در زمین میشود چیست؟
– اگر بخواهم صادق باشم، بارزترین ویژگی من «جنگندگی» است. چه در تمرین و چه در مسابقه، همیشه تا آخرین لحظه میجنگم. هیچوقت دست از تلاش نمیکشم. این ویژگی باعث شد حتی وقتی شرایط سخت بود، باز هم در تیمها جایگاه خودم را پیدا کنم. علاوه بر جنگندگی، تلاش برای یادگیری و احترام به مربیان هم همیشه جزو اصول من بوده است.
* به نظر شما جایگاه والیبال کرمانشاه نسبت به دیگر استانها چگونه است؟
– کرمانشاه روزگاری جزو قطبهای والیبال ایران بود. در ردههای پایه همیشه یا روی سکو بودیم یا جزو چهار تیم برتر کشور. اما متأسفانه در سالهای اخیر به دلیل نبود حمایت مالی و بیتوجهی مسئولان،در سالهای گذشته والیبال کرمانشاه افت شدیدی کرده است. امروز اگر به تیمهای ملی نگاه کنیم، شاید فقط یکی دو بازیکن از کرمانشاه حضور داشته باشند؛ آن هم بیشتر به خاطر استعداد فردی خودشان، نه حمایت سیستماتیک. این برای استانی مثل کرمانشاه که پر از جوانان قدبلند و بااستعداد است، اصلاً شایسته نیست. اما خوشبختانه در حال حاضر با حمایت مسوولان هیات والیبال استان و جذب یک اسپانسر بسیار با تجربه و با انگیزه والیبال کرمانشاه خود را برای حضور قدرتمند در لینک دسته اول باشگاههای کشور آماده می کند که نوید بخش آینده روشن برای والیبال استان و بازگشت به دوران خوب گذشته است

* مهمترین موانع پیشرفت والیبال کرمانشاه چیست؟
– والیبال کرمانشاه در مسیر رشد و موفقیت خود با موانع جدی مواجه است که یکی از اصلیترین آنها نبود اسپانسر پایدار به شمار میرود. کرمانشاه از لحاظ استعداد ورزشی در سطح بسیار بالایی قرار دارد؛ بهطوریکه اگر در خیابانهای شهر قدم بزنیم، بهوضوح میبینیم که اکثر جوانان و نوجوانان این دیار قد بلند و دارای شرایط بدنی مناسبی برای ورزش والیبال هستند؛ گویی بسیاری از آنها برای این رشته ورزشی ساخته شدهاند.
اما متأسفانه، نبود اسپانسر و باشگاههایی که بهطور مستمر و چندساله برای والیبال استان برنامهریزی کنند، سبب شده کرمانشاه نتواند به دوران اوج گذشته خود بازگردد. بر اساس تجربهای که طی سالها حضور در لیگ به دست آوردهام، بزرگترین مانع پیشِ روی والیبال کرمانشاه همین مسئله است. البته نبود اسپانسر فقط مختص به والیبال نیست بلکه اکثر رشته ها از آن رنج می برند .
گاهی مسئولان تلاش جدی در این زمینه نمیکنند، گاهی اسپانسر علاقهمند وجود ندارد و گاهی هم اگر کسی تمایل نشان دهد، به دلایل نامشخص پا پیش نمیگذارد
خوشبختانه در مقطع کنونی تیم ماد ایرانیان با سرمربیگری آقای کسلی و پشتیبانی مالی آقای حمید گرشاسبی – از پیشکسوتان ارزشمند والیبال کرمانشاه – وارد عرصه شده است. این اقدام قابل تحسین است و شخصاً بارها از ایشان قدردانی کردهام که در شرایط سخت اقتصادی حاضر شدند به والیبال استان کمک کنند. انتظار میرود مسئولان و دستاندرکاران ورزش استان نیز از چنین افراد دلسوزی حمایت کنند تا حضورشان کوتاهمدت و مقطعی نباشد. زیرا اگر یک اسپانسر تنها برای یک یا دو سال وارد میدان شود و نتیجهای نبیند، دلسرد شده و عقبنشینی خواهد کرد.
اکنون تیم در سالن «هادیان» مشغول تمرین است، در حالی که سالن «شهید بهشتی» – که محل برگزاری مسابقات رسمی محسوب میشود – همچنان در انتظار بازسازی و وعدههای عملی نشده است. این بیتوجهیها میتواند یکی از دلایلی باشد که اسپانسرها نیز دچار تردید شوند و حمایت خود را پس بگیرند.
امید است که امسال با حضور اسپانسر جدید و تیمی که بسته شده، بار دیگر نام کرمانشاه در والیبال کشور بر سر زبانها بیفتد و شاهد بازگشت این استان به جایگاه واقعی خود در این رشته جذاب و پرطرفدار باشیم.
* چه راهکاری برای رشد استعدادهای والیبال استان پیشنهاد میدهید؟
– بهترین راهکار، همان تیمداری بلندمدت است. باید باشگاههایی ایجاد شوند که از ردههای پایه بازیکن پرورش دهند. نگاه کنید به شهرهایی مثل ارومیه یا آمل؛ آنها سالهاست تیمداری میکنند، زیرساختها و سالنهای آموزشی ساختهاند و حالا در تیم ملی ایران بازیکن دارند. کرمانشاه هم میتواند همین مسیر را طی کند، به شرطی که برنامهریزی و حمایت مالی جدی وجود داشته باشد. استفاده از مربیان توانمند بومی هم خیلی مهم است.

* نظر شما درباره وضعیت فعلی تیم ملی والیبال ایران چیست؟
– تیم ملی در سالهای اخیر افت و خیز داشته است. اما حالا با حضور مربی بزرگ و سیاست جوانگرایی، آینده روشنی در پیش دارد. قهرمانی تیم جوانان در جهان نشان داد که والیبال ایران همچنان ظرفیتهای بالایی دارد. اگر این روند ادامه پیدا کند، مطمئن باشید دوباره به روزهای طلایی برمیگردیم.
* الگوی ورزشی شما چه کسی بوده است؟
– همیشه شیفته بازی ریکاردو گارسیا، پاسور و کاپیتان تیم ملی برزیل بودهام. او نهتنها یک پاسور خلاق بود، بلکه توانست عنوان بهترین بازیکن جهان را هم بگیرد؛ چیزی که برای یک پاسور کار آسانی نیست. او برای من نماد نبوغ و پشتکار در والیبال است.
* برنامهها و آرزوهای آینده شما چیست؟
– در حال حاضر مشغول گرفتن مدرک مربیگری هستم و امیدوارم در آینده بتوانم بهعنوان مربی خدمت کنم. اما بزرگترین آرزویم بازگشت والیبال کرمانشاه به دوران اوج است. واقعاً وقتی میبینم در رشتههایی مثل والیبال یا حتی کشتی، نام کرمانشاه کمرنگ شده، قلبم به درد میآید. دلم میخواهد دوباره اسم کرمانشاه بر سر زبانها بیفتد.
* اگر ورزشکار نمیشدید، چه مسیری را دنبال میکردید؟
– به احتمال زیاد تاریخدان یا محقق تاریخ میشدم. علاقه زیادی به تاریخ دارم و هنوز هم کتابهای تاریخی مطالعه میکنم. تاریخ برایم همیشه الهامبخش بوده است.
پیام شما به نوجوانان و جوانان علاقهمند به والیبال چیست؟
تنها توصیه من این است: ناامید نشوید و تمرین را عقب نیندازید. هیچچیز به اندازه استمرار در تمرین مهم نیست. زمان میگذرد، چه تمرین کنید و چه نکنید. پس بهتر است از همین امروز شروع کنید و برای هدفتان بجنگید. اگر به تمرین پایبند باشید، مطمئن باشید روزی به آرزوهایتان میرسید.
یک جمله خطاب به مردم کرمانشاه؟
مردم کرمانشاه همیشه گرم، با معرفت و ورزشدوست بودهاند. شور و شعف تماشاگران کرمانشاهی چیزی است که در کمتر شهری میبینید. من در شهرهای مختلف ایران بازی کردهام، اما عشق و حمایت هواداران کرمانشاهی واقعا بینظیر است. این را نمی گویم چون خودم کرمانشاهی ام ولی واقعا مردم خونگرم و مهمان نوازی هستیم که در استقبال و میزبانی بسیار خوب از ورزشکاران و تیم های دیگر نمونه آن بخوبی روشن است
*روند بازگشت شما به والیبال کرمانشاه چگونه بود؟
بعد از چند سال بازی در تیمهای دیگر استانها، احساس کردم وظیفه دارم به شهرم برگردم. کرمانشاه نسبت به رقبای قدیمیاش عقب افتاده بود. وقتی تیم «ماد ایرانیان» تشکیل شد، با وجود چند پیشنهاد خوب، تصمیم گرفتم برگردم تا به تیم شهرم کمک کنم. امیدوارم این بار روند تیمداری ادامهدار باشد و هواداران دوباره شور و هیجان گذشته را در سالنها ببینند.
*و کلام آخر؟
از رسانههایی مثل شما که به والیبال توجه میکنند ممنونم. تیم «ماد ایرانیان» و همه تیمهای ورزشی استان نیاز به حمایت دارند. کرمانشاه پر از استعداد است؛ اگر اسپانسرها و مسئولان همراهی کنند، دوباره میتوانیم در همه رشتهها بدرخشیم. امیدوارم روزی برسد که سالنهای ورزشی کرمانشاه پر از تماشاگر باشد و نام استانمان دوباره در سطح ملی بدرخشد.